درس ازاد فارسی نهم:
"لطف خدا"
زنى به حضور حضرت داوود (ع) آمد و گفت: اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟
داوود (ع) فرمود: خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند.
سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟
زن گفت: من بیوه زن هستم و سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم ، ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تأمین نمایم .
هنوز سخن زن تمام نشده بود که ...
در خانه داوود (ع) را زدند ، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد ، ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود (ع) آمدند و هر کدام صد دینار (جمعاً هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: این پولها را به مستحقش بدهید. حضرت داوود (ع) از آن ها پرسید : علت این که شما دسته جمعى این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست ؟ عرض کردند: ما سوار کشتى بودیم ، طوفانى برخاست ، کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم ، ناگهان پرنده اى دیدیم ، پارچه سرخ بسته اى به سوى ما انداخت ، آن را گشودیم ، در آن شال بافته دیدیم ، به وسیله آن مورد آسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم و ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار، بپردازیم و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ماست به حضورت آورده ایم تا هر که را بخواهى ، به او صدقه بدهى.
حضرت داوود (ع) به زن متوجه شد و به او فرمود : پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى ؟ سپس هزار دینار را به آن زن داد و فرمود : این پول را در تأمین معاش کودکانت مصرف کن ، خداوند به حال و روزگار تو ، آگاهتر از دیگران است.
خود ارز یابی:
1-پیام درس چیست؟
2-چرا پیرزن نزد حضرت داوود رفت؟
3-پرنده در اصل چه چیزی را دزدید(توضیح دهید)
4-....................................................
گفت و گو کنید:
1- درباره ی داستان هایی از لطف خدا به انسان گفت و گو کنید.
2-شعری درباره ی لطف خدا به انسان بیان کنید.
نوشتن:
1-معانی کلمات زیر را از درس بیابید:
ستم کننده/نیکی کننده/دذدید/گفتند/جمع کردن/زندگی
2-معنی جمله((این پول را در تامین معاش کودکانت مصرف کن))چیست؟
3-حرف های جدول را جوری بهم وصل کنید که معای کلمات زیر ساخته شود.
بیم/مسخر/روز/میغ/مختصر
ت ا ه ن
و ر ب
ک س
حکایت:
"نیش زنبور و نیش مار"
با سیل و رگبار و طوفان می سازم معجونی از کوه و انسان می سازم
من دنیا را با زیبایی می سنجم با میزان و با نامیزان می ساز
هم با درد صاحبخانه می سوزم هم با شادی های مهمان می سازم
کم کم دارم با چروک های پیشانی دیوار چین را در ایران می سازم!
من انسانم، انسان با غم همزاد است حتی با شلتاق شیطان می سازم
من انسانم، وقتی در زندان هستم با نام آزادی، میدان می سازم
شاعر:غلام رضا طریقی
[ بازدید : 15745 ] [ امتیاز : 3 ] [ امتیاز شما : ]